English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2683 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
arrays U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
etched circuit U مدار چاپی
printed circuit U مدار چاپی
printed circuit board U تخته مدار چاپی
mother board U برد مدار چاپی اصلی
motherboard U تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
resolutions U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolution U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
pcb U Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
ion deposition U فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
micros U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
buffer U مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
balances U مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
balance U مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
plotters U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
drawing tools U مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
software U هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
peripheral slots U شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
ULA U قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
camera-shy U کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
scalded cream U سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
Hear hear! U صحیح است ! صحیح است ! درمقام تأیید وتصدیق )
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
rational number U عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
like a duck takes the water [Idiom] U کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
powder train U مدار خرج مدار باروت
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
The nerves can only take so much . U اعصاب می توانند فقط تا حدی تحمل بکنند .
peers of the realm U بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
alternates U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
alternated U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
multifunction U ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
alternate U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
A ston ethrown by a fool into a well , cannot be f. <proverb> U سنگى را دیوانه اى در چاه بیاندازد صد عاقل نمى توانند در آورند .
gamut U کل تعداد رنگهایی که می توانند روی صفحه نمایش یک کامپیوتر نمایاند
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
doubled U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
typographic U چاپی
letterpress U چاپی
CD quality U اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
libraries U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
print U مواد چاپی
prints U مواد چاپی
printed U مواد چاپی
printed U عکس چاپی
pamphlet U رساله چاپی
printout U نتیجه چاپی
prints U عکس چاپی
infusion of tea U دم کردن چاپی
print U عکس چاپی
hard copy U نسخه چاپی
printed matter U اوراق چاپی
letter U حرف چاپی
letters U حرف چاپی
printed matter U مواد چاپی
printed wiring U سیمکشی چاپی
editorially U بطور چاپی
billhead U بروات چاپی
letter press U مواد چاپی
pamphlets U رساله چاپی
printouts U نتیجه چاپی
misprints U اشتباه چاپی
misprints U غلط چاپی
misprint U اشتباه چاپی
misprint U غلط چاپی
simultaneity U زمانی که CPU و بخشهای ورودی و خروجی کامپیوتر می توانند داده یا کاری را همزمان کنترل کنند
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
misprint U غلط چاپی کردن
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
small print U حروف چاپی ریز
soft copy U نسخه غیر چاپی
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
letterpress U وابسته بحروف چاپی
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
typal U شبیه حروف چاپی
misprints U غلط چاپی کردن
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
soft keys U کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
ditched U حفره
cavitation U حفره
fovea U حفره
ditch U حفره
lacuna U حفره
sinus U حفره مغ
loculus U حفره
sinuses U حفره مغ
holes U حفره
ditches U حفره
borings U حفره
laigh U حفره
interstice U حفره
holed U حفره
dales U حفره
cavities U حفره
crater U حفره
porous U حفره
craters U حفره
socket حفره
holing U حفره
cavity U حفره
cells U حفره
cell U حفره
sockets U حفره
chambers U حفره
thirl U حفره
sucket U حفره
hole U حفره
caverns U حفره
sheugh U حفره
sheuch U حفره
hollows U حفره
cavern U حفره
dale U حفره
chamber U حفره
venter U حفره
potholes U حفره
pothole U حفره
delve U حفره
delved U حفره
delves U حفره
delving U حفره
ventricle U حفره
ventricles U حفره
hollow U حفره
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
script font U فونت چاپی شبیه به دستخط
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
letter head U کاغذیکه نشان چاپی دارد
other <adj.> U سایر
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
pitted U حفره دار
pits U حفره روباه
cavern U حفره زیرزمینی
cavitation U حفره سازی
hollows U گودی حفره
alveolate U حفره دار
gleonid U حفره دار
hollow U گودی حفره
Recent search history Forum search
1Potential
1Vintage style
1fibers affecting
2مهرآسا
2مهرآسا
1دست به اقدامات عجیب و غریبی می زنند تا دل محبوب خود را بدست بیاورند و جواب مثبت را از او بگیرند.
2municipal personel OR municipality personel?
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1primatology
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com